خب؟
فک کنم حرفام باید حول محور خدمت باشه. چون این مدتی که نبودم درگیر خدمت بودم
1 ابان اعزام شدم به مرزن آباد مازندران و دوران آموزشی رو با رضایت کامل گذروندم.
به مدت 1 ماه کاملا قرنیطنه بودیم اونجا و حق بیرون اومدن نداشتیم تا اتمام اموزش.
بعد از یک ماه که درومدیم دیدیم بیرون شده شهر ارواح ، محدودیت تردد ، محدودیت باز بودن مغازه ها و ...
عجب!
دوستای خوبی پیدا کردم ، سعید و محسن...
29 آبان آموزشی تموم شد و یه برگه دستمون دادن که 3م آذر خودمونو به یگان معرفی کنیم و 20 ماه بعدی رو بگذرونیم.
افتادم تهران شهر ری... زمین تا اسمون متفاوت با اموزشی!
دو هفته اونجا بودم که مبتلا به کرونا شدم. و درحال حاضر در استعلاجی به سر میبرم...تا 29م استعلاجی دارم.بعدش برم ادامه ی خدمت.
اونجا روی برجک هستیم و فعلا کارمون پاسداریه... (کلا اونجا یا پاسداری یا دژبان یا راننده)
چون درجه دار هستیم بعد از چند ماه به ما پیشنهاد راننده شدن میدن و میتونیم از این وضعیت خلاص شیم.
سعی در گرفتن انتقالی و کسری!
این خلاصه ی وقایعی که این مدت گذشت.
نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم آذر ۱۳۹۹ساعت 11:7 توسط رضــــا|
وبگردی امروز!...برچسب : نویسنده : asheghane-76 بازدید : 92