رویا...

ساخت وبلاگ

دیگه کم کم دارم میرسم به 22 و بحران 22 سالگی...

نسبت به سنم خیلی چیزارو تجربه کردم...راه های زیادی رفتم و برگشتم.. و راه های نرفته ی زیادی هم پیش رو دارم...

خیلیا اومدن تو زندگیم .. خاطرات تلخ وشیرین زیادی به جا موند...بعضیاشون خاطره شدن و خیلیاشون درس عبرت...

دید خوش بینانه ای که نسبت به همه داشتم ، تغییر کرد... نسبت به خیلی چیزا بدبین شدم ، نسبت به خیلی از روابط...یاد گرفتم که هرکاری از هرکسی ممکنه!

آدم باید به دنبال آرامش باشه... هر جایی که هست... هرجایی که آرومه و احساس امنیت داره...

خیلی از آدمایی که نزدیکم بودن این احساس رو بهم ندادن...

ولی یکی اومده بود تو زندگیم که با اینکه کیلومترها ازم فاصله داشت و ندیده بودمش این احساسو بهم هدیه کرد...

من قدرشو نمیدونستم...ولی اون میدونست

با اینکه سنش کمتر بود و بدون هیچ تجربه ای ولی منو خوب شناخت و فهمید...

من نشناختمش ...

رفتم تجربه کردم ...

سالها گذشت...

قسمت شد دوباره به هم رسیدیم...

اما این دفعه به خودم قول دادم که قدرشو بدونم...

چون به هیچکس غیر اون اعتماد ندارم...

_

+همیشه تو قلب و ذهنم میمونی ، خودت میدونی بازتابِ من...

اون یه هنرمندِ خوش ذوقِ..که هر لحظه بهت انگیزه میده ، تو دنیایی که انگیزه مُرده... اون خودِ منه...

+هیچ وقت از دست نمیدمت...

+چون تو انتخاب منطقی و احساسی منی...♥

وبگردی امروز!...
ما را در سایت وبگردی امروز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghane-76 بازدید : 97 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 20:52