برگی از خاطراتم...

ساخت وبلاگ
اوایل زمستون 95 بود...

 

به شدت درگیر کار و دانشگام بودم..طوری که از خودم دست کشیده بودم...

یه مدت بود درست و حسابی خودمو تو آینه ندیده بودم..باشگاه هم ول کرده بودم...

به شدت لاغر شده بودم...با موهای ژولیده و ریش نامرتب و صورتِ آفتاب سوخته و ملتهب...

یک ماهی بود که آرایشگاه نرفته بودم...2 3 هفته ای بود که ندیده بودمش...

ساعت 2 ونیم ظهر بود که بهم زنگ زد...تازه از مدرسه اومده بود...

منم دانشگاه بودم...

با کلی ذوق و شوق گفت که امروز موقعیتش جور شد ببینمت...

منم کلی ذوق کردم و دل تو دلم نبود...ولی خیلی داغون بودم و نمیخاستم منو اونطور ببینه...

بهونه تراشی میکردم که امروز رو بیخیال شه...

ولی خیلی اصرار کرد و منم بلخره قبول کردم...

یادمه کلاس آخرو نموندم...رفتم تاکسی گرفتم و رفتم که ببینمش..

راهمون خیلی دور بود ولی ارزششو داشت...

بعد از 2 3 ساعت تو راه بودن ، بلخره رسیدم به خونشون...

دل تو دلم نبود برای دیدنش ولی اون تا حالا منو اینطور ندیده بود ، میترسیدم دل زده بشه...

منو که دید با کلی ذوق پرید تو بغلم، محکم بغلم کرد...نمیدونم هنوز متوجه شده بود که چقد داغون شدم یا نه!!!

بعد از سلام و احوال پرسی..نشستم رو مبل.بعد از پذیرایی ازم..اون هم نشست کنارم و همونطور همو نگاه میکردیم...

تو نگاهش هیچ تغییری احساس نکردم...همونقدر خوشحال!همونقدر خوش ذوق! هیچی تغییر نکرده بود براش...برعکس خیلیم خوشحال تر شده بود...

میدونست پوست صورتم حساس و ملتهبه...دستمو گرفت و منو برد تو اتاق...

نشستم رو تخت...اونم نشست روبروم..یه دستمال مرطوب برداشت و خیلی آروم و بادقت شروع کرد به پاک کردن صورتم..تموم مدت خیره بودم به چشماش که مبادا دلش یجوری بشه...ولی هیچی جز عشق نمیدیدم...

بعد از اینکه صورتمو پاک کرد...یه شونه برداشت و شروع کرد به شونه کردن موهام...

منم همونطور مات و مبهوت...

بعد از اینکه موهامو شونه کرد...

گونه هامو بوسید...یکی دوجای صورتم زخم شده بود و اون دقیقا زخمامو بوسید...

و من همچنان مات و مبهوت...

منتظر بودم راجب ظاهرم یچی بگه...! ولی هیچی نگفت...

اون فقط منو می دید...منِ واقعیمو... و ظاهرم رو اصلا نمیدید..

اون روز خیلی خوشحال شدم که انقدر احساسمون به هم نزدیکه...

اون روز یکی از روزاییه که هیچ وقت یادم نمیره...لحظه به لحظش مثل فیلم جلو چشمامه و حسش میکنم...

 

وبگردی امروز!...
ما را در سایت وبگردی امروز! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asheghane-76 بازدید : 91 تاريخ : شنبه 11 اسفند 1397 ساعت: 15:15